به اعتقاد من دنیا پر از راز و نشانه است و همه اتفاقهای عالم به هم مربوطاند. در پس هر اتفاق، زنجیروار، اتفاقی دیگر پنهان است و پشت هر قصه، قصهای دیگر خوابیده است. گهگاه، روزنهای در روح آدمی، رو به جهانی دیگر گشوده میشود و برای یک لحظه، ساحت دیگری از وجود و حقیقتی ماورای واقعیت عینی خودنمایی میکند، حقیقتی که تنها با زبان اشارت قابل بیان است. از اینروست که میگویند شاعران واسطه میان زمین و آسماناند. در کتاب بزرگ بانوی هستی و در بازخوانی اشعار فروغ، کوشیدهام تا نشان دهم چگونه اشعار او، از محدوده تجربههای فردی فراتر میرود و بیان شاعرانهاش ریشه در دریای بیکران درون دارد و به سرمنزلی اساطیری و آغازین پیوسته است.